خب می خوام براتون از یه فردی بگم که عاشقه کارای عجیب غریب و هیجان انگیزه این حسن اقای ما از همون بچگی علاقه ی خاصی به ریاضیات داشته و داره , آخ یادش بخیر چقد اهل فامیل رو با قد نیم وجبیش سرکار میذاشت :) البته الانم دست از این کارش برنداشته اما خوب دیگه با هر کسی شوخی نمی کنه :دی پدر بزرگ خدا بیامرزش که از قضا اسم اونم حسن بود همیشه یه شعر براش می خوند که اولش اینجوری شزوع می شد: حسن یک حسن دو ... حالا پسر ما بزرگ شده و فکر و ذهنش پر حرفه...بیا باهم بشینیم ببینیم چی میگه :)